English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6036 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sonobuoy U بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sea bat U نوعی هلیکوپتر ضد زیردریایی که دارای سونار اکتشافی واژدر صوتی است
spitting U در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
submarine havens U منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
danbuoy U بویه علامت گذاری بویه راهنما
conventional submarine U زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
subroc U موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
aliasing U افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر
bumblebees U تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebee U تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
audio mixer U میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
polyphone U جعبه موسیقی حرف دو صوتی یا چند صوتی
sonic boom U انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
vocal cords U تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
sonic booms U انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
antisubmarine screen U پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
donkey sonar U ردیاب صوتی هلی کوپتر ردیاب صوتی
olfactie U بویه
buoying U بویه
buoy U بویه
buoyed U بویه
buoys U بویه
reflector buoy U بویه بازتاب
position buoy U بویه موقعیت
spar buoy U بویه میلهای
port hand buoy U بویه سمت چپ
quarantine buoy U بویه قرنطینه
reflector buoy U بویه بازتابنده
round turn and two half hitches U گره بویه
landfall U بویه خارجی
breeches buoy U بویه نجات
buoy shackle U بخوی بویه
can buoy U بویه استوانهای
anchor buoy U بویه لنگر
anchorage buoy U بویه لنگرگاه
dan buoy U بویه نشانه
danger buoy U بویه خطر
life buoy U بویه نجات
mooring buoy U بویه لنگر
mooring buoy U بویه مهار
nun buoy U بویه مخروطی
landfalls U بویه خارجی
bouy jumper U بویه گیر
buoyed U بویه دریایی
telegraph cable buoy U بویه کابل
buoy U بویه دریایی
buoys U بویه دریایی
buoying U بویه دریایی
submarine boat U زیردریایی
antisubmarine U ضد زیردریایی
short scope buoy U بویه شناور قائم
dan runner U کشتی بویه گذار
dan layers U شناوه بویه گذار
short scope buoy U بویه پایه کوتاه
sea buoy U بویه طرف دریا
picking up rope U سیم بویه گیر
spar buoy U بویه تیر مانند
buoy tender U کشتی بویه گذار
buoy tender U ناو بویه گذار
starboard hand buoy U بویه سمت راست
mid channel buoy U بویه میان گذرگاه
buoy pendant U زنجیر مهار بویه
torpedoing U موشک ضد زیردریایی
albacore U نوعی زیردریایی
albacore U زیردریایی الباکور
submariner U خدمه زیردریایی
subsurface U زیردریایی زیرابی
sill U پشته زیردریایی
killer submarine U زیردریایی شکاری
tinfish U موشک ضد زیردریایی
sills U پشته زیردریایی
nuke U زیردریایی اتمی
lifeguard submarine U زیردریایی نجات
nukes U زیردریایی اتمی
nuking U زیردریایی اتمی
deep submergence U زیردریایی نجات
aluminaut U زیردریایی الومینیومی
silent running U سکوت زیردریایی
torpedoed U موشک ضد زیردریایی
torpedo U موشک ضد زیردریایی
submarine chaser U ناوچه ضد زیردریایی
antisubmarine barrier U مانع ضد زیردریایی
antisubmarine search U کاوش ضد زیردریایی
antisubmarine torpedo U اژدر ضد زیردریایی
asroc U راکت ضد زیردریایی
astro U اژدر زیردریایی
sqid U خمپاره ضد زیردریایی
torpedoes U موشک ضد زیردریایی
antisubmarine action U مکانیسم ضد زیردریایی
alvin U یک نوع زیردریایی
nuked U زیردریایی اتمی
antisubmarine U مخرب زیردریایی
antisubmarine action U عمل ضد زیردریایی
anti submarine U هواپیمای ضد زیردریایی
wreck buoy U بویه کشتی غرق شده
middle ground buoy U بویه زمین میان گذرگاه
command active sonobuoy system U وسیله اکتشاف زیردریایی
rescue chamber U اطاقک نجات زیردریایی
silent running U حرکت زیردریایی با سکوت
creeping attack U تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
air surface zone U منطقه عملیات ضد زیردریایی
hunting U شکار دشمن یا زیردریایی
submarine U با زیردریایی حمله کردن
submarines U با زیردریایی حمله کردن
antisubmarine search U عملیات تجسس ضد زیردریایی
sound absorption U خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
dan layers U شناوه مخصوص کاشتن بویه راهنما
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
terne U نوعی موشک ضد زیردریایی نروژی
datum time U ساعت تعیین محل زیردریایی
position buoy U بویه نشان دهنده موقعیت کاروان دریایی
magnetic anomaly detection gear U دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
nuclear submarine U زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
deep submergence U زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
seadata U اطلاعات مربوط به ردگیری زیردریایی دشمن
datum U اثر جذر و مد دریا محل زیردریایی در عمق اب
hoverting U ثابت ماندن در یک نقطه یا ارتفاع حفظ عمق زیردریایی
radio sonobuoy U بویه دریایی شناور بی سیم دار مخصوص تعیین محل زیردریاییها
orion U نوعی هواپیمای چهارموتوره ملخ دار ضد زیردریایی باموتور توربوجت
control buoy U بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
hunter killer U نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
vowels U صوتی
vowel U صوتی
sonic U صوتی
acoustic U صوتی
sound powered U صوتی
phonography U صوتی
phonic U صوتی
vocal U صوتی
monaural U یک صوتی
vocals U صوتی
submarine sanctuaries U مناطق مخصوص تمرینات غیررزمی زیردریایی مناطق تمرین اموزشی ضدزیردریایی
hedgehogs U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
hedgehog U مانع جوجه تیغی شکل نوعی جنگ افزارضد زیردریایی یا مانع ضدزیردریایی
evasive steering U اجتناب از زیردریایی دشمن حرکت اجتناب امیز ناو
balancing U حفظ عمق کشتی متعادل کردن عمق زیردریایی
sound channel U مسیرعبور صوتی
sound bars U نوارهای صوتی
audio range U ناحیه صوتی
phoneme U حرف صوتی
sound frequency U بسامد صوتی
sonic frequency U بسامد صوتی
sound discipline U انضباط صوتی
sound powered telephone U تلفن صوتی
voice recognition U تشخیص صوتی
sounp power U توان صوتی
sound vibration U ارتعاش صوتی
sound probe U گیرنده صوتی
voice response U جواب صوتی
voice synthesis U ترکیب صوتی
audio oscillator U اوسیلاتور صوتی
sound energy U انرژی صوتی
sound powered U وسیله صوتی
sonic depth finder U ژرفایاب صوتی
vocable U کلمه صوتی
phonetic alphabet U الفبای صوتی
phonetic system U سیستم صوتی
vocalic U صدادار صوتی
vocalical U صدادار صوتی
fathometer U سوند صوتی
humming noise U اغتشاش صوتی
vocalization U تلفظ صوتی
hammer box U ضارب صوتی
voice communications U ارتباطات صوتی
tonal scale U مقیاس صوتی
sonic delay line U خط تاخیری صوتی
soundtracks U حاشیهی صوتی
voice output U خروجی صوتی
soundtrack U حاشیهی صوتی
voice mail U پست صوتی
phoneme U صدای صوتی
contrapuntal U چند صوتی
voice input U ورودی صوتی
hammer box U چکش صوتی
sound barrier U مانع صوتی
archer U راکت صوتی
sonar U ردیاب صوتی
acoustic signal U سیگنال صوتی
hums U اغتشاش صوتی
hummed U اغتشاش صوتی
acoustic signal U علامت صوتی
hum U اغتشاش صوتی
acoustic spectrum U طیف صوتی
acoustic sweeping U روبیدن صوتی
sound waves U موج صوتی
archer U موشک صوتی
archers U راکت صوتی
phonology U نظام صوتی
tuning forks U دو شاخه صوتی
acoustic filter U صافی صوتی
tuning fork U دو شاخه صوتی
sonic booms U دیوار صوتی
acoustic intensity U شدت صوتی
acoustic memory U حافظه صوتی
sonic booms U انفجار صوتی
sonic boom U دیوار صوتی
sonic boom U انفجار صوتی
archers U موشک صوتی
acoustic pressure U فشار صوتی
audio frequency amplifier U فزونساز صوتی
Recent search history Forum search
0من باید سریع ترک کنم .به انگلیسی چی میشود
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com